یك اندیشكده آمریكایی در تحلیلی مطرح كرد
شکست سیاست هزار خنجر اسراییل در مقابل توانمندی های هسته ای ایران
وبگاه اندیشکده شورای آتلانتیک با انتشار یادداشتی به بررسی رویکرد رژیم صهیونیستی در مقابله با ایران پرداخته و نوشت، استراتژی این رژیم که مبتنی بر تصور آن از برنامه هسته ای ایران در دهه ها پیش است، نمی تواند سبب حذف توانمندی های هسته ای ایران شود.
به گزارش خبرگزاری نفت و گاز به نقل از ایسنا، وبگاه شورای آتلانتیک در یادداشتی به قلم دنی سیترینوویچ، سیاست «هزار خنجر» رژیم صهیونیستی ضد ایران را با تشریح دلایلی درحال شکست قلمداد کرده و نوشت: نفتالی بنت در هفتم ژوئن بر مسئولیت اسراییل تاکید کرده و در کمیته روابط خارجی و دفاعی کنست ضمن اشاره به دکترین اختاپوس گفت، «روزهایی که ایران مرتبا به اسراییل صدمه می زند، باعث ایجاد ترس و وحشت در منطقه ما می شود و صدمه ای نمی بیند، به پایان رسیده است، ما در همه جا و هر زمانی فعالیت می نماییم و به این کار ادامه خواهیم داد». این اظهارات او مورد انتقاد چندین نفر از اعضای ارشد دستگاه دفاعی آن قرار گرفت که گفته بودند، چنین اظهاراتی تنها باعث افزودن بر انگیزه ایران برای انتقام جویی از اسراییل می شود و هم اکنون، بهتر است که سکوت نماییم.
در وبگاه شورای آتلانتیک آمده است: اگرچه، پررنگ ترین نقطه این دستاورد اسراییلی، ظاهرا متقاعد کردن دولت جو بایدن به این بوده است که نام سپاه پاسداران ایران باید در لیست سازمان های تروریستی خارجی وزارت امور خارجه آمریکا باقی بماند. این اقدام که در اسراییل بسیار مورد استقبال قرار گرفت، پذیرفتن بازگشت به پایبندی به توافق هسته ای ۲۰۱۵ را برای ایران خیلی سخت کرده است که به خوبی با موضع رسمی اسراییل در خصوص مقابله با برجام[توافق هسته ای] سازگاری دارد، باآنکه خیلی از مقامات پیشین اسراییل خروج آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ را یک اشتباه می دانند.
نگارنده در این یادداشت مطرح می کند: برای کسی که شاهد این وضعیت است، این طور به نظر می آید که اسراییل دارد در ایجاد سردرگمی و آشفتگی در سلسله مراتب حکومت ایران موفق می شود. اسراییل همینطور بازدارندگی اش در برابر ایران را بگونه ای بوجود آورده است که تصویر امنیتی نخست وزیر در داخل را در موقعیتی که دولت ائتلافی او با خطر فروپاشی مواجه می باشد، برجسته تر می سازد. اما حقیقت برنامه هسته ای ایران که در جلسه ششم ژوئن شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی تشریح شد، عمق پیشرفت ایران را در این حوزه نشان می دهد، حتی با وجود تلاشهای اسراییل برای مختل کردن آن. ایران به غنی سازی ده ها کیلوگرم اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد، نصب سانتریفیوژهای پیشرفته IR۶ در یک تاسیسات زیرزمینی در فردو و تولید اورانیوم فلزی ادامه می دهد. تمامی این فعالیت ها ذیل برجام ممنوع می بود، برجامی که اسراییل به شدت با آن مخالف است و در زمان دولت دونالد ترامپ در آمریکا به صورت موفقیت آمیزی ضد آن لابی کرد(دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ باوجود عدم تخطی ایران از توافق هسته ای از آن خارج شد).
در ادامه این یادداشت آمده است: علاوه بر این، جای تردید دارد که بتوان از عدم عرضه توضیحاتی از جانب ایران درباره ذرات اورانیوم یافت شده در محل های اعلام نشده که مبحث اقدام سرزنشی خفیفی در هشتم ژوئن در وین بود[تصویب قطعنامه ای ضد ایران در شورای حکام آژانس]، برای افزایش فشار بر ایران استفاده نمود. اسراییل در رویارویی با این تحولات همچنان موضع سوال برانگیزش را حفظ نموده و بر یک «پلان ب» غیرواقع بینانه متکی است، خواهان «غنی سازی صفر» می باشد. این پلان ب[نقشه دوم] که همان تداوم تحریم های اقتصادی، عملیات های سری مختلف و تهدید به بمباران تاسیسات هسته ای ایران بوده است، باعث متوقف شدن برنامه هسته ای ایران یا ایجاد تغییری در رفتار آن نشده است و بسیار تردیدآمیز است که در آینده هم راه به جایی ببرد.
علاوه بر این، در وبگاه شورای آتلانتیک مطرح شد: تدبیر شکست خورده «فشار حداکثری» دوران ترامپ دیگر در جهانی که با کمبود نفت مواجه می باشد و آماده دور زدن تحریم هاست، کارآمد نیست. درآمد ایران از صادرات نفت با وجود مقررات فعلی تحریم ها نشانگر این حقیقت است. ایران نه تنها در دور زدن تحریم ها استاد است، بلکه جنگ اوکراین باعث گسترش «ائتلاف تحریم شدگان»، همچون روسیه و چین شده است که حاضرند از تهدیدهای آمریکا سرباز بزنند. دولت بایدن هم با عنایت به قمیت بالای بنزین علاقه ای به اعمال فشار بیشتر ندارد. همسایگان عرب ایران در حاشیه خلیج فارس از به گوشه راندن ایران می هراسند و به نظر می رسد که مشاق اجرای تحریم ها ضد ایران نیستند و این همان موضعی بوده که منجر به انتقاد آشکار دولت ترامپ از امارات متحده عربی به خاطر چشم پوشی آن از دور زدن تحریم ها شده بود.
همچنین در این یادداشت مطرح شد: تصور اینکه «تهدید نظامی باورپذیری» ضد برنامه هسته ای ایران وجود دارد، نادرست است. آخرین باری که ایران واقعا تهدیدی احساس کرد در سال ۲۰۰۳ بود، وقتی ده ها هزار نیروی نظامی آمریکا به عراق حمله کردند؛ تعدادی در افغانستان ماندند و تهران می ترسید که نفر بعدی در نوبت باشد. این نوع تهدید با وجود بحران های مبرم دیگر و تمایل آمریکا به کاهش حضور نظامی اش در خاورمیانه، به آسانی قابل بازگشت نیست. بنابراین، در حالیکه اسراییل از موفقیت های اثرگذار تاکتیکی برخوردار می شود، از نظر استراتژیکی، به اهداف خود در ممانعت از دست یابی ایران به یک برنامه هسته ای پیشرفته دست نیافته است.
نگارنده اعتقاد دارد، «اسراییل هنوز ذهنیت چند دهه قبل را دارد و درک نمی کند که جهان تغییر یافته و به ویژه، برنامه هسته ای ایران پیشرفت کرده است. در واقع، مبنای سیاست اسراییل هنوز مبتنی بر این تصور است که میتوان ایران را از توانمندی های هسته ای اش محروم کرد، حتی اگر برنامه هسته ای ایران همان چیزی نباشد که یک دهه قبل بود. ایران در غلبه بر موانع تکنولوژیکی چشم گیری موفق بوده است، بخصوص در زمینه غنی سازی و ساخت سانتریفیوژ. دانش موجود در ایران گسترده است و در اذهان دانشمندان هسته ای بیشماری نهفته است و خیلی بیشتر از چیزی است که قابل حذف باشد.»
در یادداشتی که در وبگاه شورای آتلانتیک انتشار یافته، آمده است: بدتر اینکه حتی اگر تاسیسات هسته ای[ایران]، همین فردا، به طرز معجزه آسایی ناپدید شوند، ایران قادر خواهد بود ظرف چند ماه باردیگر بسازدشان، به خاطر وجود دانش تکنولوژیکی ای که در این کشور وجود دارد. علاوه بر این، طبق یک نظرسنجی شورای شیکاگو، این برنامه هسته ای در داخل ایران از حمایت برخوردار می باشد و بنابراین، حتی اگر حکومت این کشور همین فردا عوض شود، اینکه برنامه هسته ای آن فراموش شده و وانهاده شود، وجود ندارد.
در بخش های پایانی این یادداشت مطرح شد: اسراییل تنها به یک پیروزی پایریک در برابر ایران کسب می کند و در بهترین حالت، حملات آن باعث ایجاد وقفه در برنامه هسته ای ایران می شوند؛ در بدترین حالت، این حملات بهانه ای به دست ایران می دهند که سریع تر پیش برود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب